فقط برای خنده شنبه 9 فروردين 1393 ساعت 15:22 | بازدید : 436 | نویسنده : فرشاد | ( نظرات ) غضنفر می ره گواهینامه بگیره ازش می پرسن لرزش پیستون از چیست؟می گه:از شل بودن سوتین اون چیه که: سه حرفه، آخرش "ر" داره، وقتی باهاش کار داری بزرگ میشه، آخرشم ازش آب چکه میکنه . . . . . . . درست حدث زدید اون "چتر"ه.... تو روح ادم منحرف، فقط چتره که باهاش کار داری بزرگ میشه، جز "چتر" هرچی دیگه باشه باهاش کارم نداشته باشی بزرگ میشه ﺳﺎﯾﺰ ﺳﯿﻨﻪ ﻭ ﮐﻤﺮ ﻭ ﺑﺎﺳﻨﺖ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﻦ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﻋﺰﯾﺰﻡ . . . . . . . . . . . . . . . . ﺟﻤﻠﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺷﻨﯿﺪﻧﺸﻮ ﺩﺍﺭﻥ ﻭﻟﯽ ﮐﻮﺭ ﺧﻮﻧﺪﯾﺪ یه بارم تو یه جمعی از دوستام تو دانشگاه بودیم وسط بحث یه دختره گفت: من به عنوان یه زن به نظرم باید فلان روش انتخاب بشه منم گفتم: تو کی زن شدی ما خبردار نشدیم دختره رفیقام علی دایی دیر میرسه مدرسه خانم معلمش میگه چرادیر کردیمیگه لام دول بود دیل شد. خانم معلم میگه عزیزممنم هر شب لام دوله اما صبح زود بیدار میشم یه روز یه کشیش به یه راهبه پیشنهاد می کنه که با ماشین برسوندش به مقصدش… راهبه سوار میشه و راه میفتن… چند دقیقهء بعد راهبه پاهاش رو روی هم میندازه و کشیش زیر چشمی یه نگاهی به پای راهبه میندازه… راهبه میگه: پدر روحانی ، روایت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بیار… کشیش قرمز میشه و به جاده خیره میشه… چند دقیقه بعد بازم شیطون وارد عمل میشه و کشیش موقع عوض کردن دنده ، بازوش رو با پای راهبه تماس میده… راهبه باز میگه: پدر روحانی! روایت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بیار!… کشیش زیر لب یه فحش میده و بیخیال میشه و راهبه رو به مقصدش می رسونه… بعد از اینکه کشیش به کلیسا بر می گرده سریع میدوه و از توی کتاب روایت مقدس ۱۲۹ رو پیدا می کنه و می بینه که نوشته: «به پیش برو و عمل خود را پیگیری کن… کار خود را ادامه بده و بدان که به جلال و شادمانی که می خواهی می رسی » موضوعات مرتبط: جملات خنده دار , , | امتیاز مطلب : 0 | تعداد امتیازدهندگان : 0 | مجموع امتیاز : 0 مطالب مرتبط با این پست روغن کاری طنز سری اول طنز ازدواج طنز سری دوم گیر دادن رستم ،به سهراب بزرگترین کابوس یه دختر چیه؟ طنز سری سوم طنز سری چهارم من و دخترم فقط خنده می توانید دیدگاه خود را بنویسید <-CommentGAvator-> zahra در تاریخ : 1393/1/9/6 - - گفته است : هههههههههههههههههههپاسخ:خخخخخخ نمایش کلیه نظرات نام آدرس ایمیل وب سایت/بلاگ نظر خصوصی کد را وارد نمایید: آپلود عکس دلخواه:
غضنفر می ره گواهینامه بگیره ازش می پرسن لرزش پیستون از چیست؟می گه:از شل بودن سوتین
اون چیه که: سه حرفه، آخرش "ر" داره، وقتی باهاش کار داری بزرگ میشه، آخرشم ازش آب چکه میکنه . . . . . . . درست حدث زدید اون "چتر"ه.... تو روح ادم منحرف، فقط چتره که باهاش کار داری بزرگ میشه، جز "چتر" هرچی دیگه باشه باهاش کارم نداشته باشی بزرگ میشه
ﺳﺎﯾﺰ ﺳﯿﻨﻪ ﻭ ﮐﻤﺮ ﻭ ﺑﺎﺳﻨﺖ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﻦ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﻋﺰﯾﺰﻡ . . . . . . . . . . . . . . . . ﺟﻤﻠﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺷﻨﯿﺪﻧﺸﻮ ﺩﺍﺭﻥ ﻭﻟﯽ ﮐﻮﺭ ﺧﻮﻧﺪﯾﺪ
یه بارم تو یه جمعی از دوستام تو دانشگاه بودیم وسط بحث یه دختره گفت: من به عنوان یه زن به نظرم باید فلان روش انتخاب بشه منم گفتم: تو کی زن شدی ما خبردار نشدیم دختره رفیقام
علی دایی دیر میرسه مدرسه خانم معلمش میگه چرادیر کردیمیگه لام دول بود دیل شد. خانم معلم میگه عزیزممنم هر شب لام دوله اما صبح زود بیدار میشم
یه روز یه کشیش به یه راهبه پیشنهاد می کنه که با ماشین برسوندش به مقصدش… راهبه سوار میشه و راه میفتن… چند دقیقهء بعد راهبه پاهاش رو روی هم میندازه و کشیش زیر چشمی یه نگاهی به پای راهبه میندازه… راهبه میگه: پدر روحانی ، روایت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بیار… کشیش قرمز میشه و به جاده خیره میشه… چند دقیقه بعد بازم شیطون وارد عمل میشه و کشیش موقع عوض کردن دنده ، بازوش رو با پای راهبه تماس میده… راهبه باز میگه: پدر روحانی! روایت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بیار!… کشیش زیر لب یه فحش میده و بیخیال میشه و راهبه رو به مقصدش می رسونه… بعد از اینکه کشیش به کلیسا بر می گرده سریع میدوه و از توی کتاب روایت مقدس ۱۲۹ رو پیدا می کنه و می بینه که نوشته: «به پیش برو و عمل خود را پیگیری کن… کار خود را ادامه بده و بدان که به جلال و شادمانی که می خواهی می رسی »
کد را وارد نمایید:
عضو شوید
عضویت سریع
آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید